Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری میزان»
2024-05-09@08:14:35 GMT

شکل‌گیری دوره سوم اسلام با صلح امام حسن (ع)

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۴۷۱۸۵

شکل‌گیری دوره سوم اسلام با صلح امام حسن (ع)

امام حسن مجتبی (ع) کاری کرد که جریان اصیل اسلام -که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود- در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت -زیرا ممکن نبود- لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره‌ سوم اسلام است.

خبرگزاری میزان - بنا به اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

IR
، «بعد از صلح امام حسن مجتبی (علیه‌الصلاةوالسّلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده‌ای که به نام خلافت -و در معنا سلطنت- به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت -زیرا ممکن نبود- لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره‌ سوم اسلام است.»

 پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، به‌مناسبت ۲۶ ربیع‌الاول، سالروز صلح امام حسن (علیه‌السلام) با معاویه، برخی از دلایل پذیرش صلح از سوی امام حسن (ع) را بر اساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۹ منتشر  کرد که به مناسبت صلح امام حسن (ع) بازخوانی می‌شود.

پذیرش صلح به‌خاطر حفظ اسلام
در صدر اسلام بزرگترین و مهمترین ضربه‌ای که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت علی بن ابی‌طالب (علیهم‌السّلام) به سلطنت شام تبدیل شد! البته امام حسن مجتبی (علیه‌آلاف‌التّحیةوالثناء) آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگتر -که حفظ اصل اسلام بود- مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتی حکومت از مرکز دینىِ خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهی است که بعد هم حادثه‌ی کربلا پیش می‌آید. آن‌وقت حادثه‌ی کربلا حادثه‌ای نیست که بشود جلویش را گرفت؛ اجتناب‌ناپذیر میشود. بیست سال بعد از آن‌که حکومت اسلامی از دست محور اصلی آن -که امامت است- گرفته شد، امام حسینِ فرزند پیامبر در کربلا با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیده شد. اساس حمله و نقشه‌ی دشمن این است که حکومت را از محور اصلی -محور امامت، محور دین- خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد!
بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران ۱۳۷۹/۲/۱

 نبود تحلیل سیاسی در مردم، باعث شکست امام شد
بنده در قضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکررا گفته‌ام که، چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمومنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود والا همه‌ی مردم که بی‌دین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند. یک شایعه دشمن می‌انداخت؛ فورا این شایعه همه جا پخش می‌شد و همه آن را قبول می‌کردند!
بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۳۷۲/۸/۱۲

کشته شدن امام در آن زمان، شهادت محسوب نمی‌شد
صلح، عوامل خودش را داشت و هیچ تخلف و گزیری از آن نبود. آن روز، شهادت ممکن نبود. مرحوم «شیخ راضی آل یاسین» (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)، در این کتاب «صلح الحسن» -که من آن را ترجمه کردم و چاپ شده است- ثابت می‌کند که اصلا جا برای شهادت نبود. هر کشته شدنی که شهادت نیست؛ کشته شدن با شرایطی، شهادت است. آن شرایط، در آن‌جا نبود و اگر امام حسن (علیه‌السلام)، در آن روز کشته می‌شدند، شهید نشده بودند. امکان نداشت که آن روز کسی بتواند در آن شرایط، حرکت مصلحت‌آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد و انتحار نکرده باشد.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۶۹/۱/۲۲

شکل‌گیری دوره سوم اسلام با صلح امام حسن (علیه‌السلام)
بعد از صلح امام حسن مجتبی (علیه‌الصلاةوالسلام)، کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده‌ای که به نام خلافت -و در معنا سلطنت- به وجود آمده بود، نشود. این، هنر امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بود. امام حسن مجتبی کاری کرد که جریان اصیل اسلام -که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و زمان خود او رسیده بود- در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها اگر نه به شکل حکومت -زیرا ممکن نبود- لااقل دوباره به شکل نهضت جریان پیدا کند. این، دوره‌ی سوم اسلام است.

اسلام، دوباره نهضت شد. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلم‌ستیز، اسلام سازش‌ناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرا از این‌که بازیچه‌ی دست هوا‌ها و هوس‌ها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن (علیه‌الصلاةوالسلام)، تفکر انقلابی اسلامی -که دوره‌ای را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود- دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکلتر از دوره‌ی خود پیامبر بود؛ زیرا شعار‌ها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالی‌که از مذهب نبودند. مشکل کار ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام)، این‌جا بود.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۶۹/۱/۲۲

اگر صلح انجام نمی‌شد، نوبت به جریان عاشورا نمی‌رسید
اگر امام مجتبی این صلح را انجام نمی‌داد، آن اسلام ارزشی نهضتی باقی نمی‌ماند و از بین می‌رفت؛ چون معاویه بالاخره غلبه پیدا می‌کرد.

وضعیت، وضعیتی نبود که امکان داشته باشد امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) غلبه پیدا کند. همه‌ی عوامل، در جهت عکس غلبه‌ی امام مجتبی (علیه‌السلام) بود. معاویه غلبه پیدا می‌کرد؛ چون دستگاه تبلیغات در اختیار او بود. چهره‌ی او در اسلام، چهره‌یی نبود که نتوانند موجه کنند و نشان بدهند. اگر امام حسن (ع) صلح نمی‌کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر (ص) را از بین می‌بردند و کسی را باقی نمی‌گذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد. همه چیز بکلی از بین می‌رفت و ذکر اسلام برمی‌افتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمی‌رسید.

اگر بنا بود امام مجتبی (علیه‌السلام)، جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود، امام حسین (ع) هم باید در همین ماجرا کشته می‌شد، اصحاب برجسته هم باید کشته می‌شدند، «حجربن‌عدی»‌ها هم باید کشته می‌شدند، همه باید از بین می‌رفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصت‌ها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشی خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمی‌ماند. این، حق عظیمی است که امام مجتبی (علیه‌الصلاةوالسلام) بر بقای اسلام دارد.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۳۶۹/۱/۲۲

تفاوت‌های صلح امام حسن (علیه‌السلام) با قیام امام حسین (علیه‌السلام):

۱) امام حسین (علیه‌السلام) یک معترض نسبت به حاکم جائر بود، ولی امام حسن (علیه‌السلام) در برابر یک رعیت خودش قرار داشت

یک حرف این است طبق بیان شهید مطهرى، امام حسین که به شهادت رسید، یک معترض، یک آمرِ به معروف و ناهىِ از منکرى بود که در مقابل یک حاکم جائرى قیام کرد؛ چون او داشت ظلم میکرد، داشت فسق میکرد، از وجود او شَر، میتراوید و امام حسین به‌عنوان یک معترض، یک مؤمن، تکلیف شرعى خودش را احساس کرد که باید به او اعتراض کند. این اعتراض واجب بود و نقطه‌ى اوج زیبائى و شکوه این کار هم این بود که این اعتراض را ادامه بدهد تا مظلومانه کشته بشود. شهید فى‌سبیل‌الله با کشته شدن خودش حقانیت حرف خودش را ثابت کرد همچنانى که کرد.

امام حسن اصلاً اینجور وضعى نداشت، امام حسن (علیه‌الصلوةوالسّلام) خلیفه‌اى بود که یک نفرى در مقابل او از رعیت خود او، علیه او عَلَم طغیان برافراشته بود. اگر امام حسن در این رویاروئى با رعیت خودش که علیه او طغیان کرده، مقاومت میکرد تا جان خودش را از دست میداد، هرگز آن معترض شجاعى نبود که در مقابل منکر ایستاده و کشته شده؛ بلکه حاکمى بود که به‌وسیله‌ى عوامل خودش به قتل رسیده بود. اصلاً ببینید ماهیت قضیّه به کلى متفاوت است.
۱۳۶۸/۲/۱۱

۲) امام حسن (علیه‌السلام) بالاخره باید صلح می‌کرد حتی پس از ۱۰ سال جنگیدن با معاویه!
مطلب دوم این است که امام حسن مجتبى وقتى که نگاه کرد به وضع لشکر خودش و وضع کوفه و شرائط اجتماعى و سیاسى، فهمید که اگر حالا جنگ را تمام کرد، تمام کرد؛ به همان ترتیبى که حکومت را تسلیم کند به معاویه. اگر حالا جنگ را تمام نکند، یک سال دیگر، دو سال دیگر، پنج سال دیگر، ۱۰ سال دیگر هم این جنگ ادامه پیدا بکند، نتیجه باز همین است؛ یعنى با شیوه‌هایى که امام حسن داشت: شیوه‌هاى الهى و علوى؛ و شیوه‌هایى که معاویه داشت: شیوه‌ى خریدن دل‌ها و وجدان‌های مردم با پول، با این شیوه و با ضعف ایمانى که در مردم بود و با خستگى که مردم کوفه داشتند، اگر ۱۰ سال دیگر هم امام حسن میجنگید، آخرش همین بود؛ یعنى باز مجبور بود تسلیم بشود به معاویه منتها ۱۰ سال دیرتر. خب در این ۱۰ سال بر سر امت اسلامى چه مى‌آمد؟ هزاران نفر کشته مى‌شدند، هزاران نفر از بین میرفتند، نارضائی‌ها علیه امام حسن بیشتر میشد. خب این وجهى نداشت که امام حسن مجتبى در حالى که یقین دارد، میداند، میبیند که شرائط به هیچ وجه نویدى نمیفهند نسبت به آینده، پافشارى کند اصرار کند عده‌ى بیشترى کشته بشوند.
۱۳۶۸/۲/۱۱

۳) امام حسین (علیه‌السلام) با یزید بیعت نکرد، ولی در زمان امام حسن (علیه‌السلام) مسأله بیعت مطرح نبود
یک تفاوت دیگر این است که امام حسین (علیه‌السّلام) از طرف یزید زیر فشار قرار گرفت براى بیعت، به فرماندار مدینه نوشت که باید بر حسین‌بن‌على سخت بگیرى تا بیعت کند. بیعت یعنى چه؟ بیعت یعنى امضاى خلافت آن شقىِّ خبیثى که رأس کار است. امام حسین گفت: «لا والله لااعطیکم بیدى اعطاء الذلیل» من دست خودم را ذلیلانه در دست شما نمى‌گذارم؛ یعنى بیعت نمى‌کنم. «مثلى لایبایع یزید» مثل من با یزید بیعت نمى‌کند. خب، چون فشار بود براى بیعت، که تا آن ساعت آخر هم ابن‌سعد و این‌ها که آمدند مى‌گفتند یا بیعت یا قتال. تا آخر هم منصرف نبودند. اما امام حسن چى؟ امام حسن به هیچ وجه برایش مسأله‌ بیعت با معاویه مطرح نبود، در قرارداد آتش‌بس یا صلحى که بین امام حسن و معاویه نوشته شد، یکى از شرائط این بود که امام حسن به معاویه، امیرالمؤمنین نگوید، با او بیعت نکند، معاویه حق تعیین جانشین نداشته باشد، در بعضى از روایات معاویه بعد از خودش امام حسن را به خلافت بگذارد، بعد امام حسین را بگذارد، این چقدر متفاوت است با او. خب بله اگر امام حسن هم زیر فشار قرار مى‌گرفت، که باید بیعت کنى وضع فرق مى‌کرد، این هم فرق سوم.
۱۳۶۸/۲/۱۱

۴) امام حسین (علیه‌السلام) با حاکم ظالم و ضدّ اسلام مقابله کرد، ولی در زمان امام حسن (علیه‌السلام)، ادعای معاویه عمل براساس اسلام بود

تفاوت چهارم این است که در زمان امام حسین این روایت پیغمبر که فرمود «من راى سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله ناکثاً لعهدالله یعمل فى عبادالله بالجور و الطغیان و لم یغیر علیه بفعل و لاقول کان حقاً على الله ان یدخله مدخله» یعنى کسى که ببیند یک حاکمى دارد ظلم مى‌کند، جور مى‌کند، به حقوق مردم تجاوز مى‌کند، حرام خدا را حلال مى‌کند، احکام الهى را دگرگون مى‌کند و چه و چه، بر این واجب است که با این حاکم مقابله کند، این در زمان امام حسین بطور کامل وجود داشت. یزیدی بر سرکار بود که مصداق کامل همه‌ى این‌ها بود مجسمه‌ى فساد و شرارت و فسق و ظلم و ناحق را حق کردن و مقابله و مبارزه‌ى با اسلام. خب دیگر منتظر چى باشد امام حسین، باید با او مقابله مى‌کرد، باید علیه او تغیُّر مى‌کرد و کرد، در زمان امام حسن اینجورى نبود.

امام حسن البته مى‌دانست یا به علم امامت یا به حدس صائب هوشمندانه‌ى یک انسان بزرگ، که معاویه یک روزى این کار‌ها را خواهد کرد. اما در آن زمان قضیه این نبود، قضیه این بود که معاویه ادعا مى‌کرد که دارد خونخواهى عثمان را مى‌کند و ادعا مى‌کرد که مى‌خواهد بر طبق احکام الهى عمل بکند و امام حسن هم در همان صلحنامه نوشته که باید تو براساس حکم خدا و سنت پیغمبر عمل بکنى او هم قبول کرده که بر طبق همان‌ها عمل خواهد کرد. ظاهر قضیه این است، این خیلى تفاوت دارد با آنچه که در زمان امام حسین بود؛ بنابراین حدیث پیغمبر در این‌جا مصداق پیدا نمى‌کند این هم فرق چهارم.
۱۳۶۸/۲/۱۱

۵) مردم و تاریخ، امام حسین (علیه‌السلام) را تمجید کردند، ولی اگر امام حسن (علیه‌السلام) کشته میشد، سؤالات زیادی باقی می‌ماند

فرق پنجم زمینه‌هاى متفاوت قضاوت، براى مردم آن زمان و مردم تاریخ. این یک واقعیت است ایشان مى‌گویند که امام حسین که قیام کرد و به شهادت رسید در زمان خودش هم همه او را تمجید کردند. بعد از خودش هم در طول هزاروسیصدواندى سال همه امام حسین را تمجید کردند چه کسانى که او را به امامت قبول داشتند و حتى کسانى که او را به امامت قبول نداشتند، چون زمینه، زمینه‌اى بود که هیچ بحثى نبود که باید همین‌جور عمل بکند. اما امام حسن اگر مى‌جنگید تا کشته مى‌شد سؤالهاى زیادى باقى مى‌ماند. یک عده‌اى مى‌گفتند که خب آقا -که حالا ایشان مفصل شرح مى‌دهند در این کتاب- شما مگر نمى‌خواستید که دین در جامعه حاکمیت داشته باشد، خب معاویه که گفت من دین را حاکمیت خواهم داد، داد. معاویه که ادعا مى‌کرد که من حاضرم به کتاب خدا عمل کنم. چرا شما قبول نکردید؟ اگر کسى مى‌گفت که خب معاویه بعد از شهادت امام حسن خودش را لو مى‌داد با رفتار خلافش، همان معترضین باز مى‌گفتند بله خب وقتى امام حسن نباشد او حضرت را از میدان خارج کند، خب بله همین کار‌ها را هم مى‌کند، افسارگسیخته مى‌شد. شما مى‌خواستید خودتان را زنده نگهدارید مى‌ماندید و نمى‌گذاشتید و جاى سؤال باقى بود.
۱۳۶۸/۲/۱۱

بیشتر بخوانید:  امنیّت؛ یک ارزش بسیار والا و اساسی و عنصر حیاتی برای کشور

انتهای پیام/

برچسب ها: رهبر انقلاب امام حسن علیه السلام

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: رهبر انقلاب امام حسن علیه السلام زمان امام حسن بیانات در دیدار امام حسن مجتبی حکومت اسلامی اگر امام حسن صلح امام حسن علیه السلام تحلیل سیاسی امام حسن امام مجتبی جریان پیدا اصیل اسلام کشته می شد امام حسین ممکن نبود سوم اسلام پیدا بکند سال دیگر شکل نهضت آن روز ۱۰ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۴۷۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلاش برای اعتلای مفاهیم انسانی اهل بیت (ع) در یک رویداد هنری

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری بیست و یکمین دوره جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، فرهاد قائمیان مدیر بیست ویکمین جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) در آستانه برگزاری مراسم اختتامیه این رویداد ملی پیامی را منتشر کرد.

در متن پیام فرهاد قائمیان آمده است:

«هنر» در همیشه تاریخ با وجود تفاوت‌های فراوان و تنوع قومیت‌ها همواره در قالب یک رسانه جریان ساز و جهانی، بیانگر احساس و اندیشه ای بوده که بدون توجه به مرزهای جغرافیایی، توانسته با جوامع و تمدن های مختلف ارتباط برقرار کرده و آنها را تحت نفوذ خود قرار دهد. رسانه ای که با تمام ابزارها و توانمندی هایش تغییرات شگرفی را در زیست انسان ها ایجاد کرده که تمرکز و پرداخت به این تغییرات فرهنگی و اجتماعی دربرگیرنده ابعاد مختلف و تامل برانگیزی است. تغییراتی که اکنون به واسطه برخی بدخواهی‌ها و کج اندیشی‌های تمامیت خواهانه فرهنگ بیگانه و مهاجمی که شکوفایی و بالندگی فرهنگ و هنر تمدن های بزرگ و دارای ریشه را نشانه رفته، تبدیل به اصلی ترین سلاح موثر برای مبارزه شده است.

مبارزه‌ای تمام عیار که بخش اعظمی از آن متوجه فرهنگ و هنر کشورهای اسلامی به ویژه سرزمین ایران با پیشینه‌ای بسیار ارزشمند مبتنی بر آموزه های الهی و عرفانی بوده و به پشتوانه سیره و روش ائمه اطهار (ع) پیام‌آور راستین هنر متعهد است. هنری که رسالتی عظیم برای انتقال مفاهیم انسانی به دنیای معاصر دارد و می‌بایست روشن کننده مسیری باشد که به واسطه رویدادهای موثر و جریان ساز نقش مهمی در اعتلای مفاهیم انسان دوستانه، صلح طلبانه و عدالت خواهانه اهل بیت (ع) ایفا کند.

و اکنون جشنواره بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با عبور از یک مسیر پرافتخار بیست ساله در قالب جشنواره ها و رویدادهای موثر تلاش کرده تا با توجه به ظرفیت ها و امکانات محدود خود بازوی قدرتمندی برای عرضه مفاهیم والا و سیره، فرهنگ و معارف رضوی در تمام کشور و حتی دیگر کشورها باشد. مسیری پر از عطر و شمیم نام نامی علی ابن موسی الرضا (ع) که سرشار از برکت و مهر و مهرورزی به واسطه دریچه و گستره «هنر» است.

امروز بنده و همه همکارانم در ستاد برگزاری این رویداد ملی به عنوان خادمان فرهنگی حرم رضوی مفتخریم تا در هم جواری با اهالی ارجمند و فرهیخته اهل فرهنگ و هنر که هنرشان مزین به نام این امام همام است، نظاره‌گر اختتامیه دوره بیست و یکمین جشنواره‌ای باشیم که از پس دوره‌های درخشان قبلی، به بلوغی رسیده که می تواند در آینده ای نزدیک سرمنشا خدمات و روشنگر راهی باشد که همه اهالی ایران عزیز به واسطه نام مقدس و مبارک حضرت رضا (ع) به آن می بالند.

بنده و همه همکارانم در بیست و یکمین دوره جشنواره فرهنگی هنری امام رضا علیه‌السلام، با کمک اندیشمندان در شوراهای سیاست‌گذاری و دبیران مجرب تمام تلاشمان را انجام دادیم تا در سایه نام پربرکت امام هشتم آثار فاخر و ارزشمند هنرمندان دغدغه مند این سرزمین را در بخش های مختلف پیش روی ارادتمندان و دوستداران امام رضا (ع) قرار دهیم.

در این مسیر اجرای محافل متعدد شعر در چهار بخش شعر فارسی، عربی، آذری و کودک و نوجوان در قالب ملی و بین المللی، برگزاری رویداد «آوای ارادت» در هشت استان کشور با محوریت ارایه آثار هنرمندان بومی و محلی در حوزه سرود و آواها و نواهای رضوی، بخشی از این اقدامات بوده است.

همچنین از مهم ترین ویژگی‌های برگزاری جشنواره دراین دوره، تغییر رویکرد از اجرای مراسم اختتامیه در یک استان و برگزاری محدود چند نمایش در بخش هنرهای نمایشی به برگزاری یک رویداد سراسری در کل کشور و اجرای بالغ بر ۵۵۰ نمایش در قالب سه جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، تئاتر صحنه‌ای و تئاتر میدانی (خیابانی) در سراسر کشور تحت پوشش برنامه «چله رضوی» بوده است. ضمن اینکه برگزاری رویدادهای مختلف و با کیفیت در حوزه «هنرهای تصویری»، «سینما» و «هنرهای تجسمی» نیز بخش دیگری از فعالیت های ستاد برگزاری جشنواره را تشکیل می داد که امیدوارم آغازگر مسیر تازه و جریان سازی در توسعه هنرهای دینی به ویژه در میان مخاطبان باشد.

آنچه ارائیه شد، ره آوردی از روی ارادت به آستان مقدس حضرت رضا (ع) برای میزبانی شایسته از مخاطبان فهیم و هنرمندان شریف و عزیز و فرهیخته ای است که به واسطه حضور همه همکارانم در ستاد برگزاری بیست و یکمین جشنواره بین المللی امام رضا (ع) متشکل از دبیران محترم، اعضای محترم شورای سیاستگذاری و ستاد اجرایی نهایت کوشش خود را برای برگزاری یک رویداد جریان ساز انجام دادند.

بی تردید باید در این چارچوب از حمایت های بی دریغ جناب آقای دکتر محمدمهدی اسماعیلی وزیرمحترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، جناب آقای سید محمد هاشمی قائم مقام محترم وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی، جناب آقای مرتضی سعیدی‌زاده مدیریت بنیاد بین المللی امام رضا (ع) و همه عزیزانی که در برگزاری باشکوه این دوره از جشنواره نقش به سزایی ایفا کردند بی نهایت قدردانی کنم که برای اعتلای نام این رویداد ملی که مزین به نام حضرت رضا (ع) است از هیچ تلاشی دریغ نکردند.

بنده فرهاد قائمیان خادم ناقابل حریم رضوی و خدمتگزار اصحاب فرهیخته فرهنگ و هنر، از درگاه حضرت پروردگار می‌خواهم تا این تلاش‌ها و فعالیت‌ها در شناساندن فرهنگ و معارف رضوی، آن هم به واسطه زبان شیوای هنر برای عموم افراد جامعه به ویژه نسل جوان ایران اسلامی موثر باشد. مسیری که دعا می کنم در سال‌های بعد شاهد رشد بیش از پیش این رویدادها با تاثیر حداکثری در مخاطب آگاه و اندیشمند باشیم. رویدادهایی که به نام نامی علی بن موسی الرضا (ع) آمده تا تبدیل به مسیری درخشان در اعتلای فرهنگ و هنر ایران اسلامی شود.

کد خبر 6100072 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • محبت به اهل بیت (ع) از نعمت های الهی است
  • حضرت معصومه علیها السلام، الگوی هویت دخترانه در اسلام
  • حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) آذین‌بندی شد
  • سران کشورهای بزرگ به تل‌آویو رفتند تا علیه اسلام اعلام جنگ کنند
  • خیرین برای آزادی زندانیان و «زائر اولی‌ها» اقدام کنند
  • اعزام رزمندگان گردان امام سجاد به سرزمین نور
  • تلاش برای اعتلای مفاهیم انسانی اهل بیت (ع) در یک رویداد هنری
  • وحدت اسلامی؛ راهکار مقابله با توطئه دشمنان/ لزوم تمسک مسلمانان به قرآن کریم و مساجد
  • تقویم نجومی امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • نشست خبری پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام